پيام

خيال من
92/10/24

+ گاه عاشقانه زير باران قدم بزن ... گمان نکن تنهايي ... بزرگي عزيزي مهرباني آرام آرام در کنار تو همراه قدمهايت ميشود ... تو اورا نمي بيني... و اورا احساس نميکني... حتي صداي قدمهايش را هم نخواهي شنيد ... اما ... او عاشقانه تر از همه تورا محکم در آغوش پر محبت خود مي گيرد حضورش را در کنار تو با قطره هاي ريز باران براي تو معنا مي کند

راه كمال 92/12/4

و افکار بهار گونه ي تورا باصداي سرور باران لمس مي کند آهسته قدم بردار ... *خدايي هست درکنار تو که قدمهايت را ميشمارد و لذت ميبرد*. بگذار بيشتر به تو نزديک شود. تو نيز همراه او قدم بردار و در آغوش او آرامش را با تمام وجودت احساس کن. خدا عشق ميکند که تو اورا در محفل تنهايي خود دعوت کردي.

خدايي با حرکات و سکناتي شبيه انسانها.. خيلي م خوب :)

کمي مطلب رو خلاصه تر کن

:) ممنون سيد@};- بهت گفته بودم سعي کن منو بشناسي من تو تنهايي هام دعوتش ميکنم آخه يارمه:)

:) نميشه آخه تمام حسش رو بايد بيان بشه

به خاطر اينه که به نوشته هات وابسته اي و نمي خواي دستکاريشون کني و اين خطر بزرگيه براي پيشرفت تو نوشتن

اين نوشته از خودم نيست هاااااا از تو اينترنت گرفتم من اصلا استعدادي تو نويسندگي ندارم

منظورم سانسور کلمات نيست.. ذهنت رو عادت بده به خلاصه گفتن تا ايجاز اين افکار زيبا رو به معجزه تبديل کنه

وااان منو گذاشتي سر کار..فک کردم با يه نويسنده روبرو ام@};- :D :-) :)

:D نه ببخشيد متاسفم ولي علاقه و ذوق زيادي دارم ولي بلد نيستم شعر بگم و بنويسم اينقده اين چيزا رو دوست دارم يه اتاق شعر هم ساختم واسه بچه هايي که شاعرن

آدرس بذار عضو شم... ولي قول نميدم پاي ثابت باشم چون حافظم کوتاه مدته يادم ميره:-D

http://parsiyar.ir/teeva/Rooms/3266/ دعوتي به اين اتاق

:) اشکالي نداره البته از وقتي مدرسه شروع شد و من نيومدم بچه ها يه مدت فعال بودن خيلي ولي الان همشون درگير دانشگاه و مدرسه ان ولي تابستونا خيلي فعال ميشه حتي به بهترين شاعر هم جايزه تعلق ميگيره http://parsiyar.ir/khialman/Rooms/3191/

عه ....حافظم خوب شد ديگه ميام:-D